گربهی دمبریده
افسانههای عامه / داستانهای تخیلی
کتاب مصور حاضر، داستانی تخیلی از افسانههای ایرانی است که با زبانی ساده و روان برای گروههای سنی (ب) و (ج) نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «پیرزنی مقداری پول داشت. به فکر افتاد، برای خودش چیزی بخرد. با خود گفت: اگر با پول گردو بخرم، گردو پوست دارد، اگر خرما بخرم، خرما هسته دارد. اگر گوشت بخرم، گوشت استخوان دارد. پس ماست میخرم که نه پوست دارد و نه هسته و نه استخوان. پول را برداشت و رفت از مغازه لبنیاتفروشی ماست خرید. ماست را به خانه آورد و در طاقچه آشپزخانه گذاشت تا برای ناهار ظهرش خنک شود».