جاسوس اتفاقی: لندن، جنگ جهانی دوم
داستانهای کودکان (انگلیسی) - قرن 20م.
اصلاً قرار نبود برتی جاسوس شود، او فقط قرار بود شجاع باشد. همین شجاعت و کنجکاویاش بود که باعث شد معماها بیایند سراغش؛ معماهایی در غرب لندن که ممکن بود سرنوشت جنگ را عوض کنند. او فرصت چندانی ندارد و باید هرچه سریعتر از راز این معما سر در بیاورد. در این راه هم باید دیگران را تعقیب کند و زیر نظر بگیرد و هم باید نوشتههای دفترچهای قرمز را رمزگشایی کند.