خداحافظ! این طرف بازار
داستانهای فارسی - قرن 14
در این داستان پسر بچهای نوجوان یک روز از مدرسه با ترسولرز غیبت میکند و در بازار به راه میافتد تا مغازه شخصی به نام «صادق خان» را پیدا کند که قصاب است و میگویند آدم منصفی است و با ظلم مبارزه میکند و عدالت را در محلهاش برقرار کرده است. سرانجام پسر پس از ساعتها جستوجو مغازه را پیدا کرده و صادق خان را میبیند و پرونده شخصی به نام «ممرضا نفتی» را به او میدهد که خون مردم را در شیشه کرده است و... .