کلبهی عمو تم
داستانهای فارسی - قرن 14
این نمایشنامه، بر اساس رمان "کلبهی عمو تم" نوشتهی "هریت الیزابت بیچر استو" بازنویسی شده است. در این رمان، پیش از الغای بردگی در کنتاکی، مالک ثروتمند رئوفی مجبور میشود در پی مشکلات شدید مالی، بهترین و وفادارترین بردهاش به نام "تم" و یک کودک به نام "هنری" را بفروشد. مادر پسربچه، دورگهای به نام "الیزا" همراه پسرش فرار میکند. اما سرنوشت تم غمانگیزتر است: تم اگرچه از آنچه در انتظار اوست، آگاه است، به دنبال آن تاجر برده میرود و با قلبی شکسته خانوادهاش را ترک میگوید. برخورد تم با "اوانژلین سنت کلار"، دختر بچهی مهربانی که پدرش را وادار میکند تا تم را بخرد، مرحلهای آکنده از آرامش و حس پرشور مذهبی در زندگی این برده میآفریند. اما او انژلین میمیرد و کمی بعد پدرش نیز در جریان یک زدوخورد زخمی مهلک برمیدارد. بردهها را میفروشند و تم بیچاره به دست "سیمون لگری" خشن میافتد که او را به کشتزار پنبهی خود میبرد تا از او یک مراتب بسازد. تم از بدرفتاری با برادرانش سرباز میزند و به نیروی ایمانش، جرئت میکند با اربابش به مقابله برخیزد. ارباب خشمگین میشود و او را تا سرحد مرگ میزند. هنگامی که پسر ارباب سابق تم موفق میشود پس از جست وجوهای فراوان تم را بیابد تا نجاتش دهد و او را به میان خویشانش بازگرداند، تنها آخرین کلمات او را میشوند که روی لبانش به سردی میگراید: کلمات عشق و بخشش. اما درسی که تم میدهد به هدر نمیرود و پسر جوان، چون به خانه بازمیگردد همهی بردگان پیشین خود را آزاد میکند