ما دایناسور بودیم: مجموعه داستان
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، مجموعهای است از دوازده داستان کوتاه که از آن جمله میتوان، ما دایناسور بودیم؛ جاودانگی؛ خداوند معبد نپال؛ صابون گلنار؛ پاپا نیکلا و یک داستان یک ساعته را نام برد. «ما دایناسور بودیم»، داستان زنی است که از طریق «ای میل» با دوستش در کشوری دیگر ارتباط برقرار کرده است. او ضمن یادآوری خاطرات شیرین گذشته، از بدخلقیهای همسرش و بهانهجوییهای وی در مورد دوستی آن دوران صحبت میکند و مینویسد که چگونه سعی میکند تمام این مسائل را با به شوخی گرفتن به خوشی ختم کند و از درگیری با مردی بدبین و شکاک بپرهیزد.