تل عاشقون
نویسنده در این کتاب، در پی روایت داستان زنانی است که در موقعیتی سخت، دوباره گرد هم میآیند و هر یک اسیر وقایع و اتفاقات خود میشوند. گر چه نمیتوان به طور کلی، حکم فمینیستی بودن را به اثر اطلاق کرد، اما نگاه جانبدارانهی نویسنده موضوعی نیست که در شیوهی روایت بتوان آن را نادیده گرفت. در این داستان کاراکتر مرد در هر موقعیتی از بار منفی برخوردار است. آنها کسانی هستند که شخصیتهای زن داستان را در وضعیتی دشوار و سخت قرار میدهند و سرنوشت تلخی را برای زنان رقم میزنند. اما نکتهی دیگری که در این کتاب، پر رنگ جلوه میکند، تاکید نویسنده بر روی سنتها، آیینها و باورهای مردم جنوب است. مخاطب در این اثر، از هر یک از رسوم و خصایص مردم جنوب میتواند اثری ببیند؛ از تعصب خشک و کینه جویانه میان عشیره تامراسم "زار". گویا نویسنده، داستان را بستری قرار داده تا در آن بتواند بانگاهی مردم شناختی به روایت آدمهای جنوب بپردازد. او سعی دارد با تشریح و توصیف جغرافیایی شهری مثل بوشهر و تاکید بر روی آن به فضاسازی رمان در ذهن خواننده کمک کند. این تاکید حتی از نام رمان هم پیداست چرا که "تل عاشقون" مکانی است که نامگذاری آن با افسانهای دور و دراز در هم پیچیده است".