عقاید یک دلقک
داستانهای آلمانی - قرن 20م.
کتاب یک عقاید یک دلقک، داستان مردی است به نام هانس که شغل دلقکی را برای خود انتخاب کرده است؛ نه به خاطر پول و شهرت، بلکه به خاطر علاقه و احساس درونی خودش و به همین دلیل، نیز از خانواده طرد شده است. چون هانس خانوادهای بورژوا و پدری ثروتمند داشته و اصلاً مشکل مالی ندارد. مادر هانس، کاتولیک معتقدی بود که حتی برای دفاع از عقایدش حال حاضر شد دخترش را برای جنگ بفرستد و شاهد مرگ او شود. برادر هانس نیز که ابتدا عاشق موسیقی و نواختن ساز بود، تحت تأثیر مادرش تغییر عقیده داده و وارد کلیسای کاتولیک میشود. ولی هانس فارغ از هرگونه عقیده و تعصب، به شغل مورد علاقهاش میپردازد.