جادوگر شهر از
داستانهای تخیلی
کتاب مصور حاضر، داستانی تخیلی از افسانههای عامه است که با زبانی ساده و روان برای کودکان و نوجوانان نگاشته شده است. در این داستان «دوروتی» دختر مهربان و باهوشی بود که مدتها پیش، زمانی که کودک بود، پدر و مادرش را از دست داده بود و از آن زمان تاکنون با عمه و عمویش زندگی میکرد. عمه و عموی «دوروتی» بسیار مهربان بودند. آنها در یک مزرعه زیبا زندگی میکردند. «دوروتی» به آنها در انجام کارهایشان کمک میکرد و وقتی از کارش فارغ میشد، با سگش «توتی»، بازی میکرد.