آقای عجله
دومین کتاب از مجموعه((قصههای شهر خاکستری)) به سرگذشت پسر بچهای به نام ((عجله)) اختصاص دارد .پدر و مادرش، از لحظه تولد او را مجبور میکنند تا هر چه سریعتر بزرگ شود چون آنها وقتی برای رسیدگی به او ندارند .آقای((عجله)) به این ترتیب با عجله بزرگ میشود، ازدواج میکند و صاحب فرزندی میشود .اما گرفتاری او و همسرش مانع از آن میشود که آنها نیز فرزندشان را با عجله بزرگ کنند .در نتیجه روزی آقای عجله درمییابد که فرزندش میخواهد با او((دالی بازی)) کند .آقای عجله آن روز را به بازی با پسرش میگذراند و همان جا متوجه میشود که آن چه در طول زندگیاش گم کرده بازی کردن است .از همین رو، روز بعد برای مدتی مرخصی میگیرد و با فرزندش برای بازی کردن از شهر خاکستری خارج میشود و چند روز را در میان گل و سبزه و گیاه و درخت و زیر آسمان پر ستاره میگذراند .این داستان مصور برای گروه سنی((ج)) نگاشته شده است .