بوف بیمار
کتاب حاضر حاوی سیزده داستان بلند و کوتاه است که((بوف بیمار)) از جمله این داستانهاست .نویسنده در این داستان از بوف کور الهام گرفته و از برخی عنوانهای نمادین بوف کور همچون((لکاته)) استفاده کرده است .داستان از زبان یک راوی آغاز میشود .کسی که در بین خواب و بیداری، برای اولین بار دختری را با قیافه معصوم، اندام کشیده، چهره مهتابی، چشمان درشت و میشی میبیند که به او میگوید((تو را از تنهایی خواهم رهانید)) .راوی فردی است که در دخمهای کنار قبرستان بیرون شهر زندگی میکند .او احساس میکند بیمار است .یک روز دختری را که در رویا دیده بود در اداره میبیند .دختر از او میپرسد((اتاق استخدام کجاست؟)) .او عاشق دختر است، ولی باور دارد که عشق او با دیگران فرق دارد، زیرا ....