سبد سفارش شما خالی است!

راوی در این داستان، دختری است به نام "ساحل "که با پسری به نام "دیان" آشنا می‌شود .دیان و خانواده‌اش از کردهای مخالف ترکیه هستند که برای احیای حقوق و زبان مادری خود به مخالفت با رژیم‌های حاکم برخاسته‌اند .اما "دیان " اینک از "ساحل "دور شده و در خاک ترکیه، با نیروهای دولتی به جنگ مشغول است .از طرفی ساحل، دوره دبیرستان را سپری کرده در رشته پزشکی به تحصیل خود ادامه می‌دهد .او پس از پایان دوره پزشکی، برای خدمت به شهرهای محروم به "مهاباد "اعزام می‌شود .ساحل پس از مدتی، مجروحی را از مرگ نجات می‌دهد، بی آن که به چهره او نگاهی افکنده باشد، در حالی که ...