کرابات
داستانهای آلمانی - قرن 20م.
روزهای بین تولد عیسی مسیح و روز سه سرور (پادشاه پارسی) بود. حاکم «زاکسن» گدایی و بیخانمانی را در سرزمین خود ممنوع کرده بود و گدایان را به زندان میافکند، امّا قاضیها و دیگر خدمتگزاران این قانون را چندان جدی نمیگرفتند و این میان «کرابات» نوجوان چهارده ساله که گدا و بیخانمان بود به همراه دو پسر بچّة گدای هم سن خود، به صورت سه پادشاه پارسی از دهی به دهی میرفتند و روزهای پرهیجانی را میگذراندند. تا اینکه شبی کرابات در خواب یازده کلاغ را دید که او را دعوت میکردند که به مکانی به نام «آسیاب شوارتس کلم» برود و فرمانبردار استاد حاضر در آنجا شود. کرابات بعد از تکرار خوابهای خود، به سوی آسیاب شوارتس کلم رفت و ماجراهای عجیبی را به همراه پسر بچّههای دیگر تجربه کرد.