داستان حضرت نوح (ع)

داستان حضرت نوح (ع)

قرآن - قصه‌ها

کتاب حاضر، داستانی از زندگی حضرت نوح (ع) است که با زبانی ساده و روان برای گروه‌های سنی (ب) و (ج) نگاشته شده است. در داستان می‌خوانیم: «نوح» پیامبر به میان مردم آمد و آن‌ها را به خداپرستی دعوت کرد. اما مردم، جز تعداد اندکی او را به سخره می‌گرفتند. او به‌ فرمان خدا مردم را به عذاب الهی هشدار داد و دست به آسمان برد و از خدا خواست برای آن‌ها عذاب بفرستد. خدا خواستة «نوح» را قبول کرد و از او خواست تا کشتی خیلی بزرگی بسازد و منتظر فرمان خدا باشد. «نوح» شروع به ساختن کشتی کرد. هر روز بت پرستان او را مسخره می‌کردند. اما «نوح» به حرف آن‌ها توجهی نداشت، وقتی کشتی آماده شد، «نوح» از هر حیوان و پرنده یک جفت انتخاب کرد و به کشتی برد. ناگهان ابرهای سیاه آسمان را پر کرد، همه سوار بر کشتی شدند، اما یکی از پسران «نوح» نافرمانی کرد و سوار نشد، باران تندی شروع به باریدن کرد. در مدّت کمی آب بالا آمد و همه جا را گرفت ، بت پرستان و پسر نوح از کوه‌ها بالا رفتند تا آب به آن‌ها نرسد اما آنقدر باران بارید که حتی کوه‌ها هم زیر آب رفتند.»

قیمت چاپ: 1,500 تومان
نویسنده:

ایلماز بندینس

مترجم:

علی رحیمی

ویراستار:

مهدی رحیمی

تصویرگر:

مورات بین‌گول

ناشر:

ساجدین

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

297.156

سال چاپ:

1392

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

8

شابک:

9789647427301

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

ترجمه