مهربانترین آقای دنیا
«عباس آقا» پیرمردی رنجور و ناتوان است که به زیارت خانهی خدا مشرفمیشود. او سعیمیکند همراه دیگر حاجیان اعمال و مناسک حج را انجامدهد؛ اما هنگام سنگزدن به ستون شیطان در میان جمعیت انبوه حاجیان به زمین میافتد. حاجی عباس که تلاش برای بلندشدن را بیهوده میبیند از خداوند و حضرت ولیعصر«عج» کمک میطلبد، و در اندک زمانی آن حضرت به یاری پیرمرد مهربان میآید. این داستان در قالب شعر و بههمراه تصویرهای رنگی برای دو گروه سنی«ب» و «ج» به طبع رسیدهاست.