نمایشنامه عشق گمشده: اسکندر مقدونی در ایران
نمایشنامه فارسی - قرن 14
«اسکندر مقدونی»، فاتح جهان و خدای جنگ، «پروشات» شاهزادة زیبای ایرانی را به دربار آورده و در صدد آن است که عشق او را از آن خود کند؛ اما ناکام میماند. نقاش مخصوص دربار در حین ترسیم چهرة شاهزاده با او نرد عشق میبازد و آن دو با جسارت عشق خود را در حضور اسکندر ابراز میکنند. اسکندر به قصد کشتن آن دو، شمشیر میکشد؛ در این هنگام «سیرا»، پیشگوی دیوانة دربار که اسکندر به علت نجات جانش خود را مدیون او میداند، او را از این کار بازمیدارد و زمانی را به یاد او میآورد که عشقی داشته و اینک عشق خود را گم کرده است. اسکندر مقدونی در برابر عظمت عشق نقاش و پروشات تسلیم میشود و متحول میگردد. این داستان به صورت نمایشنامه در هشت صحنه به تصویر کشیده است.