پرستار شهر
پگی از دانشکدة پرستاری بوستون فارغالتحصیل میشود و به زادگاه خود شهر «ریوربند» برمیگردد. او با دیدن تغییرات عمدهای که در زادگاهش رخ داده است. شوکه میشود. آن شهر بیروح کوچک، حالا به یک شهر در حال توسعة پرجنب و جوش تغییر شکل داده است. دوست قدیمیاش ورونیکا نورلین هم حالا تبدیل به یک بیوة ثروتمند و زیبا شده، ولی هنوز هم مثل سابق یخ، سرد و بیروح است. حالا که دیگر ورونیکا به اندازة کافی پول دارد میتواند به دنبال درک عشق واقعی باشد، به همین خاطر هم او دکتر مارک را انتخاب میکند. پگی بعد از ورود به زادگاهش قصد رفتن میکند، اما دیدن دکتر مارک او را از این کار منصرف مینماید و اتفاقاتی که بعد از این دیدار رخ میدهد، او را به وصال محبوبش دکتر مارک میرساند.