سایههای مقارن
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، داستانی فارسی است که نویسنده آن را در چهار بخش با عناوین پیش آغاز، سایههای مقارن، در گذر زمان و پس آغاز نگاشته است. در پیش آغاز نویسنده مینویسد: «از خستگی کار زیاد راهی بلاد بغلی میشود و با جناب علافالدوله هم حجره میشود. علافالدوله کاری نداشت جز اینکه صبح تا غروب مینوشت و دم غروب بیکارهای محل را جلوی حجره جمع میکرد تا برایشان از احوالات دیگر بلاد قصه بگوید. یک روز نویسنده به حجره برمیگردد، میبیند که حجره به هم ریخته و از علافالدوله خبری نیست و وصیت کرده که داستانهای او را برای دیگران بازگو کند». در ادامه قصههای علافالدوله روایت میشود.