از شهر شیاطین تا سرزمین عشق (رمان نوجوانان)
«ماریا»ی نوجوان، که به تازگی مادر خویش را از دست داده، شبی پس از سانحهای وحشتناک، با مادر روبهرو شده و به وسیلۀ او در جریان ماموریتی قرار میگیرد که از عالم بالا برایش در نظر گرفته شده است. او باید قدم به دنیای شیطانها گذاشته و به مقابله با آنان برخیزد. ماریا به تنهایی وارد این مکان پر از وحشت شده و به ماموریتی برای گمراه کردن افراد اعزام میشود. او، که دختری خوشقلب است، حاضر به انجام ماموریت نشده و مورد غضب واقع میشود. ماریا با کمک یاران بهشتی و مادرش به تلاش برخاسته و پس از کسب چندین موفقیت پیاپی، در برابر پدر خویش قرار میگیرد و او را در حالی مییابد که از شدت افسردگی در چندقدمی خودکشی قرار دارد و شخصی از سرزمین شیاطین، در این مورد وی را تشویق و ترغیب میکند. ماریا نظر پدر خویش را؛ که دیگر او را نمیشناسد، تغییر داده و در این راه جان خویش را از دست میدهد. اما اکنون در کنار مادرش، از این که پدر به زندگی پیشین بازگشته و در اوج موفقیت به سر میبرد، شادمان است.