درد و آرزوی دگر نخواهد بود (یک جدال کوچک کثیف مسخره)
زمان این داستان، سالهای نخست دهه 1970است و مکان وقوع آن نیز بخش کوچکی در اطراف "بوئنوس آیرس "است .در این داستان، دو گروه از رهبران و هواداران پرون (رئیس جمهوری آرژانتین، طی سالهای 1945تا 1973) در اثر سودجوییها و جاهطلبیها از یک سوی، و پایبندی به اصول انسانی و انقلابی از سوی دیگر، درگیر میشوند و در روند این درگیری در مهلکهای گرفتار میآیند که از این رهگذر تاریخی، نویسنده حوادث عجیب و خندهدار را با تراژدی پیوند میزند . "سوریانو "در این رمان با سه دسته از افراد سر و کار دارد1 :ـ دستهای که در پشت صحنه سیاسی آرژانتین، بینام و نشاناند و خصوصیتهای تاریخی، دارند .شخصیت نامدار آنان "پرون "است که جای جای از او یاد میشود و پیداست که با آن که از میدان به در شده و در اسپانیا به سر میبرد همچنان سر رشته امور را در دست دارد و اسطورهاش ذهن خالی عامل ناآگاه را پر میکند . دسته دوم، آدمهایی هستند که از جاذبه نام پرون سود میبرند ;از همین رو خود را به خاطره تاریخی او بستهاند و با نام او دست به هر تبهکاری و کشتاری میزنند .اینان همه کارگزاران دولتی منطقه هستند با جاهطلبیهای خاص خود . دسته سوم، نیز افرادی بسیار گسترده و ناهمگون هستند، بعضی از این افراد آگاهانه میرزمند و شماری نیز تنها با احساس و عواطف خویش در کارزار درگیر شدهاند ;در این "جدال کوچک کثیف مسخره ."