تا بینهایت (مجموعه داستان کوتاه)
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، مشتمل بر هشت داستان کوتاه با عنوانهای تا «برزخ»، «شراکت»، «حادثه»، «مهمانی»، «دستش را بوسیدم»، «مرخصی»، «جدال با مار» و «معجزه» است. در داستان «جدال با مار» میخوانیم:«صدای جیغ «اعظم» خانم بلند میشود. «مراد» آقا که تازه نماز مغرب و عشا را خوانده است، میدود توی اتاق، «اعظم» خانم زنش مثل ابر بهاری اشک میریزد. «نازنین» دختر کوچکش را بغل کرده و دست «مهسا» دختر بزرگش را توی دستش گرفته است. «مراد» آقا کوتاهقد است و جثهای ضعیف دارد، موهای صافش روی شانههایش ریخته، ریشش را با ماشین میتراشد، سبیل سفید و سیاهش روی لبهایش ریخته و خیلی جدی است، حدود چهل سال سن دارد».