سرزمین الماسها
موفقیت
نزدیک رودخانة «ایندوس» در عهد باستان مردی کشاورز به نام «علی حافد» که صاحب مزرعة بسیار بزرگ و باغهای میوه و گندمزار بود، زندگی میکرد. روزی یکی از مردان دانای شرق برای او خبر از الماسهای منجمد شدهای داد که در لابهلای شنهای سفید رودخانهای که از میان کوههای بلند میگذشت، قرار داشت. علی حافد وسوسه شد و تمام دارایی و مزارع خود را به همسایهاش فروخت و به دنبال الماسها راه افتاد، اما جان خود را در این راه از دست داد. روزی همسایه که مزارع او را خریده بود لابهلای شنهای سفید مزرعه، الماسها را پیدا کرد و صاحب معدن الماس کوه نور شد. در این اثر علاوه بر داستان جواهرات، داستانهای جذابی دربارة توانایی انسان در رسیدن به خواستههایش بیان شده است.