معادله
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، داستانی بر اساس معادلهای است که در آن، زمان شکسته میشود و حدی برای فضا و زمان وجود ندارد. شروع آن به سالها قبل برمیگردد؛ زمانی که دختربچهای در خانوادهای فقیر و تهیدست در روستایی از دیار ناکجاآباد به دنیا آمد و بر اثر حادثهای زندگیاش آمیخته به اعداد شد؛ اعدادی که بر اساس آن منطق شکل گرفت و «ارشمیدس» در جملهای آن را دیوانهوار خواند. در داستان میخوانیم: ««دکتر بابک» درحالیکه مشغول جدا کردن سیمها و اتصالات از بدن بیمار بود، با خودش گفت من میدانستم که اینجوری میشود».