جادههای تنهایی
رمان حاضر با موضوع اجتماعی، قصّة زندگی مردی به نام «جلال» و دوستان وی «مجید» و «علی» است که در فراز و نشیبهای فراوان درگیر میشوند. «جلال» مردی سیو پنج ساله و معماری فعّال و پرانرژی است. او در زندگی سختیهای بیشماری را پشت سر گذاشته است. در کودکی تمام اعضای خانوادة خود را از دست داده و عمق تنهایی را درک کرده است. او در دانشگاه با «مجید» و «علی» دوست میشود. «جلال»، «مجید» و «علی» سه دوست صادق و وفادار هستند و علیرغم پستیهای زندگی اجتماعی، به دنبال معنای زندگی و هدف زیستن هستند و سعی میکنند به دور از انتظارات و طعکاری، شرافت خود را حفظ کنند و هر یک در این مسیر درگیر ماجراهای بسیاری شده و سرنوشتی متفاوت پیدا کنند.