کلاه قرمزی کوچولو
افسانههای عامه
گروه سنی "ب "در این کتاب مصور و رنگی ماجرای دختر کوچولویی را میخوانند که به خاطر کلاه قرمزش کلاه قرمزی نامیده میشود .یک روز مادر کلاه قرمزی از او میخواهد تا برای مادربزرگ که در جنگل زندگی میکند، شیر و کیک ببرد .کلاه قرمزی به راه میافتد ;اما توصیه مادرش را فراموش میکند و از جاده خارج میشود .به داخل جنگل میرود .در همین لحظه با گرگ بدجنس روبهرو میشود .گرگ با چرب زبانی آدرس خانه مادربزرگ را از کلاه قرمزی میگیرد و به خانه مادربزرگ میرود .او را میخورد و در رختخواب میخوابد کلاه قرمزی به خانه میآید .در میزند و وارد خانه میشود .گرگ بدجنس که منتظر اوست از رختخواب بیرون میآید و کلاه قرمزی را میبلعد .در همین لحظه شکارچی که از آنجا میگذرد صدای گرگ را میشنود به منزل مادربزرگ میآید و آنها را از شکم گرگ بیرون میآورد .