زخم بنفشه
در داستان حاضر که براساس واقعیت، نگاشته شده راوی قرار است دربارهی وضعیت اشتغال دانشجویان، گزارشی تهیه کند. در این حین با دانشجویی آشنا میشود که "کیانوش آرمان" نام دارد. کیانوش به هنگام گفتوگو با راوی از عشق خود به دختری با نام "بنفشه" و این که تا کنون نتوانسته نظر او را به خود جلب کند، سخن میگوید. سرانجام راوی، خود با بنفشه در این خصوص صحبت میکند، اما بنفشه خاطرنشان میسازد که به علت بیماری لاعلاجی که دارد، نمیخواهد آیندهی کیانوش را تباه کند.