تامارا: مجموعه داستان
داستانهای فارسی - قرن 14
تامارا نیم خیز شده و از شیشه روبرو، بیرون را نگاه میکند. در جستجوی ده است. ساعت 5 عصر است. آسمان ده از دور طوفانی به نظر میآید، به رنگ گِل است. تامارا در این فکر است که در این ماه تابستان، چه شده است که هوای ده آلود و طوفانی است. انگار تمام اهالی ده، کاه هوا میکنند. الآن باید ده از این فاصله، دیده میشد که دیده نمیشود.