موش و گربه و گزیدهای از حکایتها
کتاب برگزیدهای است از مثنوی "موش و گربه "اثر "عبید زاکانی "که در پی آن 192حکایت طنز از کلیات وی نیز فراهم میآید .یکی از حکایتها چنین است : "مجدالدین همگر زنی پیر بد شکل در اصفهان داشت .روزی پیش اتابک سلغرشاه نشسته بود غلامی در گوشش گفت که خاتون به خانه فرود آمد .گفت :ای کاش خانه به خاتون فرود آمدی ."