دوست مردم شهر
گروه سنی "ب" و "ج" در این کتاب مصور و رنگی، داستان ساعتی را میخوانند که در میدان یک شهر نصب شده است. او شهر و مردمش را دوست دارد، تا این که پرندهای از راه میرسد و برای آن که بتواند از جعبهی ساعت به عنوان لانه استفاده کند، تصمیم میگیرد ساعت را نسبت به کارش دلسرد نماید اما هرگز موفق نمیشود و ساعت همچنان به کارش ادامه میدهد.