دو دوست و یک خرس
داستانهای اجتماعی / داستانهای آموزنده / داستانهای حیوانات
در شهر کوچکی، دو مرد جوان به نامهای «آلن» و «باسیل» زندگی میکردند، آنها دوستان خوبی برای هم بودند. و با هم در کار تجارت سنگهای گرانقیمت شریک شدند و به هم قول دادند که مواظب همدیگر باشند و اگر یکی از آنها دچار مشکلی شد، دیگری به او کمک کند. روزی آنها تصمیم گرفتند برای خرید سنگهای قیمتی برای فروشگاهشان به شهر بزرگی بروند و برای رسیدن به شهر باید از جنگل پردرخت میگذشتند. در جنگل حیوانات وحشی و درندة زیادی زندگی میکردند. آلن و باسیل در نیمههای جنگل خسته و گرسنه شدند، غذا خوردند، به خواب رفتند و بعد از مدتی ناگهان بیدار شدند. آنها صدای خرناس خرسی را شنیدند و برایشان حوادثی رخ داد که در کتاب به تصویر کشیده شده است. این کتاب به دو زبان فارسی و انگلیسی، همراه با تصاویر و برای گروه سنی «ج» به نگارش درآمده است.