سبد سفارش شما خالی است!

کتاب حاضر، دربردارندة داستانی انگلیسی، و ماجراهای عدّه‌ای جاشویان و ناخدا و ساکنان کشتی «نارسیسوس» است که در عرض طوفان طولانی و قدرتمند و حوادث سرنوشت‌سازی قرار می‌گیرد. افراد کشتی، ناخدای کشتی «آلیستون»، «دانکین» مردی شرور و رذل، «بلفاست» و «سینگلتون» پیرمردی قدرتمند و دریادیده و... هستند. «جیمز ویت» معروف به کاکاسیاه، کمی پس از پا گذاشتن غیرطبیعی به عرشة کشتی، شروع به تمارض می‌کند. جاشویان کشتی میان باور کردن بیماری و وخامت حال او از یک سو و فریبکاری و رذالت او از دیگر سو، دچار شک و تردید عذاب‌دهنده‌ای هستند. دانکیس از همان آغاز، متوجّه فریب جیمز می‌شود سینگلتون خواستار مرگ جیمز به دلیل شوم دانستن او است و این در حالی است که جیمز واقعاً به بیماری پیشروندة سل ریوی مبتلا است. سینگلتون پیر، پیش‌بینی کرده است که تا جیمز وبب نمیرد، کشتی به مقصد نمی‌رسد و از طرفی، جیمز ویت تا خشکی را از دور نبیند نخواهد مرد. این ماجرا، ماشویان و فرماندهان کشتی را وادار به عکس‌العمل‌هایی می‌کند که درونی‌ترین احساسات و ناشناخته‌ترین انگیزه‌های انسانی و غیرانسانی آن‌ها را منعکس می‌کند.