شروع تنهایی
در این مجموعه چهار داستان کوتاه گرد آمده که یکی از آنها "بازگشت" نام دارد. در این داستان، "شریفه" زنی است که هفت سال پیش شوهرش او را ترک کرده و شریفه هیچ اطلاعی از او ندارد؛ اما او هر روز صبح در پیچ گذر محله تا غروب به انتظار همسرش مینشیند تا روزی باز گردد و سرانجام پس از هفت سال همسرش باز میگردد؛ اما شریفه درمییابد که او در این مدت ازدواج کرده و تشکیل خانواده داده است.