چهار داستان پلیسی
جلد سوم از مجموعه "ماجراهای پسر سرکار عبدی "شامل چهار داستان کوتاه پلیسی برای نوجوانان و جوانان است" .مرد مرده"، نخستین داستان، شرح ماجرایی است که در روز سیزده بدر، در روستایی نزدیک شهر اتفاق میافتد .دو مرد میان سال روستایی که به طور مشترک صاحب یک باغ هستند، نسبت به تصاحب بستهای مشکوک، با یک دیگر مشاجره میکنند .در پی آن، پای سرکار عبدی و خانوادهاش نیز به ماجرا کشیده میشود .از سوی دیگر صاحبان اصلی بسته که افرادی شرور هستند وارد ماجرا میشوند .آنها سعی میکنند مخفیانه بسته مورد نظر را به دست آورند .اما یکی از آنها به طور اتفاقی در انبار باغ محبوس میشود .تلاش همدست او برای نجات دوستش و به دست آوردن بسته، به درگیری میان آنها سرکار عبدی میانجامد .سرانجام پس از اتفاقاتی، مرد مشکوک دستگیر میشود و مشخص میشود که بسته حاوی مقداری هروئین و مشتی دلار تقلبی است که مرد قاچاقچی و سابقهدار، شب گذشته هنگام فرار از دست پلیس، آن را به داخل باغ انداخته و روز بعد برای پیدا کردن ان به باغ بازگشته است .داستانهای دیگر کتاب عبارتاند از" :مثل یک بازی"، "تنها و بیپناه "و "خواستگاری ."