چهار سوق: حکایت حسین کردشبستری
حسین کرد شبستری، قرن 10ق. (شخصیت داستانی) / داستانهای فارسی - قرن 14 / نظامی، الیاسبنیوسف، 530؟ - 614؟ ق. خسرو و شیرین - اقتباسها
کتاب حاضر مشتمل بر دو حکایت «چهار سوق» و «ترخون» است. در داستان «چهار سوق»، از حکایات «حسین شبستری» چنین آمده است: «شاه عباس صفوی» شبها با لباس مبدل بیرون میرفت تا از اوضاع و احوال کشور و مردمش آگاه شود. او شبی به دور از قزلباشها، صحنة عجیبی را مشاهده کرد. غریبهای به نام «پیادة باباغیبی» بعد از کشتن دزدان به «شاه عباس» توصیه کرد اگر او را دارغة ایران کند، شهر اصفهان را به آتش کشیده و کشت و کشتار راه میاندازد. «شاهعباس» چند پهلوان به چهارسوق فرستاد تا او را دستگیر کنند. چند تن از پهلوانان شکست خوردند، امّا «ابراهیم پهلوان» او را نقش زمین کرد. در این میان مردی به نام «باباحسن» او را از میدان خارج کرد و به خانهاش برده و مداوایش کرد. «پیادة باباغیبی» همان «حسین کُرد شبستری» با گذشتهای عجیب بوده است. «باباحسن» به او رسم مردانگی و عیاری آموخت و او را روانة زندگی جدیدی کرد.