من ...، تو ...، عشق کجاست؟ ...
این کتاب، مباحثی است در خصوص تاثیر هنر و عشق بر زندگی افراد، نیز بر ارتباطات انسانها به ویژه زندگی زناشویی و اجتماعی که در قالب این موضوعات تنظیم شده است: "سخنی چند در راستای عشق، ارتباط و زندگی"، "بررسی عشق، ارتباط و زندگی در کشور ایران" و "هنر، عشق، زندگی". نویسنده برای نمونه تصریح میکند: "لازمهی ازدواج، ارتباط است یعنی تا ارتباطی نباشد، ازدواجی در کار نخواهد بود. لازمهی ارتباط صحیح نیز، داشتن اندیشهی صحیح است و یکی از راههای تعالی اندیشهی صحیح، آشنایی با هنر است، چون کمال مطلق زیباییها در هنر نهفته است. اگر اکثر اندیشهها، ارتباطات و ازدواجها در راستای زیباییها حرکت کنند، جامعه در راستای زیبایی حرکت کرده است و جامعه، جایگاه مردمی است که حق دارند در کمال آسایش و شادابی زندگی کنند". وی در ادامه میافزاید: "تجربه نشان داده که یکی از دلایل جدایی زوجین و در واقع همان به سردی گراییدن شعلههای عشق اولیه، رشد تدریجی اندیشهها بوده است و این بدان صورت آشکار میشود که دو شخصی که در ابتدا با هم ازدواج میکنند، مطمئنا کاملا با افکار یکدیگر آشنا نیستند و ممکن است پس از سالها زندگی متوجه شوند که اندیشههایشان کاملا از هم دور است و نمیتوانند با هم هماهنگی داشته باشند. مسالهی یاد شده از راههای گوناگونی انجام میپذیرد، یکی از این راهها تحصیل است".