سبد سفارش شما خالی است!

نویسنده‌ی این کتاب سعی داشته با توضیحاتی ساده به توانمندسازی کارمندان در محیط کار و بالا بردن بهره‌وری و انگیزش در کار آن‌ها کمک موثری نماید. وی در کتاب یک مساله را مطرح می‌کند: هرگز برای انجام یک کار بزرگ، نیازی به اجازه ندارید. هرجا کار می‌کنید، برای هرکسی که کار می‌کنید، مدیر از شما انتظار دارد همیشه بهترین ارزیابی و قضاوت خویش را به کار گرفته و کاری را که برای منابع سازمان ضروری می‌دانید انجام دهید تا موفق باشید. نویسنده این مهم را "انتظار نهایی" نامیده است و بر این باور است که این پیامی است که هر کارمندی نیاز به شنیدن آن دارد، اما پیامی است که در موارد خاصی، مدیران به صراحت اعلام می‌کنند. نویسنده در بخشی از کتاب می‌گوید: مدتهاست که دوران "مافوق‌"ها و "مادون‌"ها به سر آمده است. کار امروز، نوعی مشارکت است، و در کار، همه با هم هستند. طبیعت کار و هم‌چنین تجارت، آن‌قدر به سرعت تغییر می‌کند که کارمند دیگر نمی‌تواند منتظر رهنمود بماند. ما به سوی حالت خودمختاری کارمند حرکت می‌کنیم، زیرا در آن، هرکسی به خوبی رابطه‌ی خود را با سازمان درک کرده و اثر کارهای خود را در اهداف سازمان می‌شناسد و تلاش می‌کند تا با پیش‌قدم شدن در کارها، تاثیر بزرگ‌تری در شغل، قسمت، و سازمان خود برجای گذارد. در این مسیر، کارها جالب‌تر و مهیج‌تر می‌شود، کارمند تاثیر اعمال خود را می‌بیند؛ و خواهد آموخت، رشد خواهد کرد و ارتقا خواهد یافت.