دزد یک چشم و شاه خل‌ها (مجموعه طنزهای کوتاه)

دزد یک چشم و شاه خل‌ها (مجموعه طنزهای کوتاه)

شاه خل‌ها دستور داد تا همه‌ی خل‌های روی زمین جمع شوند و بلندترین طناب روی زمین را ببافند. پس از آن به دستور وی طناب را به شب بستند و آن را کشیدند و بدین‌ترتیب شب طولانی شد. آدم‌های عاقل وقتی از خواب بیدار شدند و شب را دیدند بار دیگر خوابیدند. بچه‌ها گرسنه و تشنه شده بودند و آدم‌های عاقل به آن‌ها می‌گفتند صبر کنید تا صبح شود. بدین‌ترتیب سال‌ها گذشت. کم‌کم همه به تاریکی عادت کردند. آدم‌های عاقل می‌گفتند پایان شب سیه سپید است و منتظر بودند صبح شود. تا اینکه سرانجام پس از هزار سال طناب شب، که کهنه شده بود، پاره شد. خورشید نمایان و همه‌جا روشن گشت، اما هیچ‌کس از خواب بیدار نشد. فقط آدم‌های عاقل بیدار شدند و با پرده دوباره اتاق‌ها را تاریک کردند و خوابیدند. بچه‌ها را نیز زیر لحاف بردند تا چیزی جز تاریکی نبینند. این داستان تحت عنوان "شاه خل‌ها" به همراه شش داستان کوتاه دیگر با مضمون طنز در مجموعه‌ی حاضر به چاپ رسیده است. عناوین دیگر داستان‌ها عبارت‌اند از: دزد یک‌چشم؛ هتل هتل هوتوله بترس از آدم کوتوله؛ کفش دوختن برای جن؛ آواز داوود؛ رویاباف‌ها؛ و بوی حلوای پیرزن می‌آید.

قیمت چاپ: 700 تومان
نویسنده:

عباس قدیرمحسنی

تصویرگر:

هدی حدادی

ناشر:

سروش

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1386

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

24

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789643765415

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف