من طرفدارش نبودم
داستانهای فارسی - قرن 14
این داستان درباره زندگی دختری دانشجو به نام «فائزه» است که با مادربزرگش زندگی میکند. او پس از شکستی که در زندگی گذشتهاش با پسری به نام «مازیار» خورده است دیگر حوصله شرکت در هیچگونه مراسم شادی را ندارد. این در شرایطی است که قرار است مراسم جشنی در دانشگاه با اجرای مجری معروف «ایلیا محمدی» برگزار شود. «پریسا»، دوست فائزه که طرفدار ایلیاست از این ماجرا بسیار خوشحال است. یک حس ناشناخته در فائزه بیدار شده و او آن روز با کمی رسیدگی بیشتر در جشن دانشگاه شرکت میکند و... .