داستان زمین ناآرام
قهرمان اصلی داستان جوانی است به نام "عماد "که در روستا زندگی میکند. اما به تدریج او با زندگی در شهر آشنا میشود .مسئلهای که اخیرا ذهن عماد را مشغول ساخته این است که مردمان مختلف با نژادها و فرهنگهای گوناگون چگونه از نظر ارزشها و هنجارها با یک دیگر متفاوتاند و براستی حق با کدام یک از آنان است .بدین ترتیب، در داستان، مشکلات روحی فراوانی برای عماد رخ میدهد، اما او به تدریج زندگی خود را با مطالعه عجین میسازد و عاقبت، شخصیت و زندگی خود را سامان میبخشد .