درآمدی بر فلسفه علم و پژوهش در علوم انسانی: شناخت و شناختشناسی
تحقیق - روششناسی / تحقیق - فلسفه / علوم انسانی - روششناسی / علوم انسانی - تحقیق
شناخت در ادبیات انگلیسی معادل واژه «Knoewledge» است، ولی از آنجا که سرمنشا ادبی آن به زبان یونانی میرسد، بنابراین واژة «اپیسقه» ـ معادل علم، فلسفه، مطالعه ـ به شکلی کاملتر، روشنگر معنا و مفهوم آن خواهد بود. بر این اساس، شناخت و شناختشناسی شاخهای از فلسفه در معنایی عام است و سخن گفتن از آنها در عرصة علوم انسانی به معنای ستیزهگری با شناخت فلسفی و دادن مقامی اسطورهای به شناخت علمی نیست، بلکه حداقل از چشمانداز فلسفی، بیانگر ارتباط دوسویة شناخت علمی و فلسفی و فلسفة معرفتشناختی حاکم بر آنهاست. بیشک، دانش و شناخت هر محقق و سنجشگری، درحصارهای ویژهای از شناختشناسی تولید میشود و فرآیند تحقیق، در چهارچوب تعدادی از متون و روشها، بیش از آن که در حیطة هستیشناسی قرار گیرد، در کران شناختشناسی جای میگیرد. در کتاب حاضر، به بررسی شیوههای شناختشناسی در رشتة علوم انسانی پرداخته میشود. در این بررسی شرح مبسوط سلسلة تاریخی اندیشهگران شناختشناسی، به همراه معرفی ابزار شناخت، رابطة فلسفة شناخت با فلسفة جاری در جهان به معنای عام امروزی آن و ارتباط فلسفة شناخت و علم هرمنوتیک مد نظر قرار داده شده است.