عمارت نشینان
داستانهای فارسی - قرن 14
نازنین! این نسل برای رسیدن به خط پایان عجله دارد، مرگ آخر این عجله است. باید آن قدر آهسته قدم برداشت که صدای پای زندگی را شنید. ماشینها را نگه دارید. موتورها و دوچرخهها را کنار بگذارید. آرام گام بردارید تا صدای نسیم را، فریاد خاک را، رویش نهال را، باز شدن گلها را، موی سپید همسرت را، لبهای پیرزنی که دعا میخواند، بزرگ شدن طفلت را ببینی. آهسته زندگی کن که زندگی یعنی همین چیزهای کوچک که با سرعت از کنارش می گذری. از زندگی لذت نمی بری، چون میدوی و زندگی را رها میکنی، ما به مرگ زندگی عادت کردهایم، چرا فرصتی برای دوست داشتن نداریم. بیایید سری به قلبهایمان بزنیم.