توپ فرانسوی: داستان کوتاه
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، مشتمل بر چند داستان کوتاه است. «بوی خون میآید»، «چریک»، «مرگ»، «داغ»، «دایره سرخ»، «چاقوی بزرگ در دستم جا نمیشود»، «آشنایی»، «رز سفید»، «گناه»، «انتخاب»، «فقط همین»، «نقطه سر خط»، «عقرب» عنوانهای موضوعی برخی از داستانهای این کتاب هستند. در داستان «یک روز کاری» میخوانیم: «دختر و پسر خندان وارد مغازه شدند. دختر، توی آینه روی دیوار روسریاش را مرتب کرد، عادتش بود، نگاهی به انگشترها کرد و به یک انگشتر الماس اشاره کرد. پسر چکپول تا نخورده را روی میز گذاشت. آخر روز که داشتم دفتر را میبستم دختر آمد و دست بند و انگشتر را روی میز گذاشت تا بفروشد».