شب ستاره
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم: «باز هم خواب مانده بودم. تنبلی بهاری به شدت مرا درگیر کرده بود و مدام خمیازه میکشیدم. ساعت زنگ زد و من خاموشش کردم و چشمانم را بستم تا یک لحظه، فقط یک لحظه چرت بزنم و بلند شوم ولی وقتی بیدار شدم و چشمم به عقربههای ساعت افتاد، خیلی دیر شده بود».