قندیل کوچک
داستانهای فلسطینی - قرن 20م. / افسانههای جدید / داستانهای تخیلی
کتاب مصور حاضر، داستانی تخیلی است که با زبانی ساده و روان برای گروه سنی (ب) نگاشته شده است. این داستان ماجرایی از زندگی پادشاه سرزمینی است که از دنیا میرود و به فرزند خود وصیت میکند که باید خورشید را به قصر بیاورد وگرنه باید تمام عمر را در صندوقی چوبی بگذراند. جانشین پادشاه خود را از انجام این کار عاجز میبیند تا اینکه متوجه میشود پیرمرد قندیل به دستی که سربازانش او را به قصر راه ندادهاند راهحل مشکل او را میدانسته است. او دستور میدهد که تمام آدمهای قندیل به دست را به قصر بیاورند. تعداد آنها بهقدری زیاد میشود که سربازان مجبور میشوند دیوارهای قصر را خراب کنند. فرزند پادشاه متوجه میشود که قصر او بهقدری نورانی شده که گویی خورشید را به درون آن آوردهاند.