اتللو
نمایشنامه انگلیسی - قرن 16م.
این تراژدی از ویلیام شکسپیر ـ شاعر و نمایشنامهنویس انگلیسی قرن 17 - در پنج پرده به شعر و نثر نوشته و اجرا شده و موضوع اصلی آن "حسادت" است. بدینترتیب که "اتللو"ی مغربی به سپهسالاری در خدمت "ونیز"، با تعریف از فتوحات خود، قلب "دزد مونا"، دختر "برابانسیو (سناتور ونیزی)" را تسخیر کرده و پنهانی با وی ازدواج میکند. برابانسیو در حضور فرمانروای ونیز، اتللو را متهم میکند که دختر او را فریب داده و ربوده است. اما اتللو شرح میدهد که در نهایت وفاداری قلب دزد مونا را به دست آورده است و دختر نیز این ادعا را تایید میکند. در این اثنا خبر میرسد که ترکها آمادهی حمله به جزیرهی قبرس هستند و "ونیز" برای عقب راندن آنها از اتللو کمک میخواهد. برابانسیو خلاف میل باطنی خود، دخترش را تسلیم اتللو میکند تا با وی به قبرس رود. اما در آن دیار دشمنی فردی با نام "یاگو" باعث میشود تا اتللو نسبت به دزد مونا سوء ظن پیدا کرده، و او را در بستر خفه کند. سرانجام نیز اتللو با فهمیدن این که زنش را بیگناه کشته است، شجاعانه خود را میکشد.