قاتلین میگریند: دانستنیهای پلیسی جنائی
داستانهای فارسی - قرن 14 / داستانهای جنایی
کتاب حاضر مشتمل بر داستانهای پلیسی جنایی با این عنوانهاست: «ابلیس روحم را تسخیر کرد»، «خونآشام»، «آتش کینه»، «جرقه مرگ»، «چرخ فلک»، «زخم کهنه»، «عشق مینو»، «کلاغ شوم»،«قاتلین میگریند»، «گمراهان جهنم» و «خزان محبت». در داستان «قاتلین میگریند» آمده است: بهروز 35 ساله و معتاد به مواد مخدر اتاقی را اجاره میکند. صاحبخانه، «راحله» زنی ویلچرنشین و دارای جواهرات گرانقیمت است. بهروز با چربزبانی موافقت «پرویز»، برادر راحله را برای اجارهنشینی جلب میکند و در مدت دو ماه که بهروز مستأجر آنهاست از محبتهای بیدریغ آنها برخوردار میشود، اما بیپولی و طمع تصاحب جواهرات راحله، او را به کشیدن نقشة شوم و کشتن راحله وا میدارد و بعد از کشتن راحله، با جواهرات از خانة وی میگریزد. با شکایت پرویز علیه بهروز، ماموران بهروز را در حالی که نادم است، دستگیر و به زندان منتقل میکنند، در حالیکه هر روز زندانیان صدای گریههای او را میشنوند و هر روز میگویند که قاتلان هم گریه میکنند.