دشت سوخته

دشت سوخته

در این داستان، "ابوذر"، روحانی‌ای که در قم تحصیل کرده است، بعد از ده سال به زادگاه خویش ـ روستای فخرآباد ـ بازمی‌گردد. اما، برخلاف تصورش از آن روستای آباد، جز ویرانه‌ای باقی نمانده است .... ده سال قبل، ابوذر به دلیل تهمت ناروایی که به او زده می‌شود، نامزد خود (فاطمه) را رها می‌کند و دست تقدیر او را به قم می‌برد. ده سال تحصیل در حوزه بهانه‌ای است تا او بتواند فخرآباد و فاطمه را فراموش کند. او در قم با کسانی آشنا می‌شود که می‌خواهند با تهذیب نفس و ... به دیدار امام زمان (عج) نایل بیایند. اما هرچه بیش‌تر می‌کوشند، کم‌تر موفق می‌شوند. تا این که ابوذر با پیری عارف به نام شیخ محسن خیاط آشنا می‌شود. او به ابوذر می‌فهماند که تا وقتی آدم آه پشت سر دارد، تا وقتی از مردم بریده باشد و نسبت به دردهای مردم بی‌تفاوت باشد، نمی‌تواند امام را زیارت کند. بنابراین به ابوذر سفارش می‌کند که به فخرآباد برگردد و به انتظار ده ساله‌ی فاطمه خاتمه دهد. اما زمانی که ابوذر وارد فخرآباد می‌شود، با روستایی مرده و آدم‌هایی مرده‌تر روبه‌رو می‌شود و .... نویسنده در "دشت سوخته" با بهره‌گیری از یک درام عاشقانه، نگاهی فلسفی دارد به تقابل انسان و طبیعت؛ انسان با خود؛ انسان با اندیشه‌ها ... در این میان آن چه ظهور می‌کند، نگاه آسمانی‌ای است که می‌تواند به تشنگان سوخته آب دهد.

قیمت چاپ: 6,000 تومان
نویسنده:

مرتضی فخری

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1385

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

596

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789648944105

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف