وفاداری زیتون و قصههای دیگر برای نوجوانان
«فراس» با مادربزرگ خویش، در باغ زیتون در حال رسیدگی به درختان است که درمییابد مادربزرگ نگران بیآبی، خشکسالی، و کوچک و خشک شدن محصول درختان است. مادربزرگ برای فراس توضیح میدهد، اجدادشان بر این باور بودهاند، هنگامی که درخت زیتون تشنه میشود از دانههای سبزشده بر شاخههایش غذای خود را قرض میگیرد و به همین دلیل دانهها ضعیف و خشک میشوند. مادربزرگ اکنون برای فراس شرح میدهد که آنها چارهای جز این ندارند که منتظر باران باشند تا درختان زیتون سیراب شوند. نویسنده در مجموعۀ حاضر، در قالب 12 داستان کوتاه برای گروه سنی نوجوان سعی در نشان دادن پایداری مردم لبنان و فلسطین داشته و برای بیان این مسئله از زیتون، که نماد پایداری و همدم دایمی این مردم است، در خلال داستانهایش استفاده کرده و فرهنگ وطندوستی؛ بازگشت به خویشتن؛ احیای هویت گذشته؛ قناعت؛ بلندپروازی؛ و شهادتطلبی را با زبانی نمادین بیان میکند.