گل سرخی برای امیلی
داستانهای آمریکای لاتین - قرن 20م.
«گل سرخی برای امیلی» یک داستان کوتاه آمریکایی است که توسط «ویلیام فاکنر» به رشتة تحریر درآمده است. این داستان روایتگر زنی است که از انسانهای پیرامون خود میبرد و به صورت یک هیولا درمیآید. امیلی به دور از هیاهو و امور عادی جهان انسان، در انزوای اختیاری خود به سر میبرد. وی به صورت یک بت، نقشآفرین سیمای شهر میشود؛ که گویی اندکی از دوران سربلندی شهر را در چهرة خود منعکس میکند. در این داستان، مرزی میان واقعیت و خیال وجود ندارد و مخاطبان، زندگی امیلی را به گونهای طنزآمیز تحسین میکنند؛ چرا که این زندگی مظهری از گذشتة آنهاست که بدان میبالند. اما در واقع، واقعیت زندگی امیلی در این جهان جایی ندارد.