مارال
این داستان، سرگذشت دختری است به نام "مارال" که بعد از مرگ مادرش در خانه یکی از اربابان زندگی میکند. مارال هفده سال دارد و پسر ارباب ـ سیاوش ـ سخت علاقهمند اوست. این موضوع از چشم پدر و مادر سیاوش پنهان نیست، تا این که مادر سیاوش با طرح نقشهای مارال را برای خدمتکاری به روستایی دیگر و نزد ارباب دیگری میفرستد، اما سیاوش به دنبال او میرود و با مارال به مکان دیگری میگریزند و.....