دره مارها: مهیجتر از ماجراهای "تنتن و میلو"
در این داستان مصور و رنگی که با تصاویر کارتومی به طبع رسیده "اطلس مهاراجه گوپال "برای گذراندن تعطیلات زمستانی به پیست اسکی "وازگز "میرود .مهاراجه در آن جا با "ژت "و "ژو "آشنا میشود و درمییابد که پدر آنها آقای "لوگران " مهندس پلسازی است .از همین رو، از آقای لوگران دعوت میکند تا برای ساختن پل به کشور او برود .لوگران میپذیرد و نخست برای مطالعه محل ساخت پل به منطقه مورد نظر میرود .قرار است پل بر فراز درهای بنا شود که در آن جا جادوگری به نام "رابیند "با حیله و نیرنگ از مردم اخاذی میکند .از همین رو، میکوشد به هر طریق که شده از ساخت پل و سفر لوگران به آن منطقه جلوگیری کند .اما ناکام میماند .در سفر دوم لوگران به همراه خانواده خود رهسپار منطقه میشود .در این سفر آنها ماجراهای خطرناکی پشت سر میگذارند" .ژوکو " میمون "ژو و "ژت "بارها جان آنها را نجات میدهد .یک بار نیز "ژو "و ژت " به طور اتفاقی، جان مهاراجه را نجات میدهند و سرانجام نیز پل ساخته میشود و در روز موعود مهاراجه آن را افتتاح میکند .